تمام نا تمام من

تعلیق, که در آن پرسه می زنیم، نفس می کشیم، زنده ایم!!

تمام نا تمام من

تعلیق, که در آن پرسه می زنیم، نفس می کشیم، زنده ایم!!

عنکبوت!

-امروز توی تاکسی یک عنکبوت با قیافه‌ای عجیب، روی من تنید! یا به من تنید! و خیلی حس خوبی داشت! و دردست همین الآن که من این را مینویسم یک سوسک از این حوالی رد شد!!!  و این علاوه بر عجیب کمی نگران کننده هم بود!  و این ها ادامه‌ای هم داشت که نمی‌دانم چرا نمی‌آیند توی کلمه! و معمولا این ساعت از شب توان من برای اصرار به کلمات کم است! پس آزادشان می‌گذاریم برای انتخای چگونگی وجودشان! شاید به آن خاطر که فطرتاً حس می‌کنیم ما هم چنین اختیاری را داریم!!!!!!(جداً؟؟)

...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد