تمام نا تمام من

تعلیق, که در آن پرسه می زنیم، نفس می کشیم، زنده ایم!!

تمام نا تمام من

تعلیق, که در آن پرسه می زنیم، نفس می کشیم، زنده ایم!!

توی راه، ایمانم سُر خورد و افتاد توی جوب!! اما خوشبختانه آب جوب تمیز بود و زلال،ایمانم جاری شد!  خیالم راحت شد که باز افتاد دست تو! بده بسان داریم! 

مراقبش باش لطفاً!!


*فقط عیبش این است که ایمان من زیادی جهنده و ناپایدار است!!

نظرات 3 + ارسال نظر
ab یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:42 ب.ظ http://301040.blogsky.com

شیاد اگر انرژی فعال سازی ایمانت رو کم کنی٬ از جهندگیش کاسته شه!
http://301040.blogsky.com

man چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ق.ظ

ایمان و این حرفها!
زیادی جهنده و ناپایدار!

نانی آزاد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ق.ظ http://mataarsak.persianblog.ir

غزل دلتنگی
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر ِ مویی ز سر ِ موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو بیالایم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد